امشب شدم میهمان ساقی قدحی پر کن
شاید دمی آسایم سر مست وخرابم کن خم گشت مرا قامت زین محنت بی پایانجان من به قربانت این بارخلاصم کنبر کوی توام قربان تا قدا کنم جان را
یا جان بستان زین تن یا حل معما کن
روزی که شدم شیدا بر چشم سیاه تو
عشق فرمود به من ترک سر وجانت کن
مجنون سر کویت محمود بود لیلا
گو شاهد مجلس را حجله ای محیا کن